دست از خاکم بردار
من بَردتم ارباب
حقم پا خورد هر بار
من آدمم ارباب برجا
دست از خاکم بردار
چند سال دردم غم باد
اما فریادم زد فریاد
دست از خاکم بردار
بَردتم من ارباب
حرفام برفرض فرداس خاکی خاکم خاکیم سمپات
دست از خاکم بردار
من آماده ام ارباب
غرب از نفت است بردار
لندن پاریس جنان
تاریخ تا صد کفتار
دست از خاکم بردار
شد آمریکام هر خواب
فرهنگم دست خط داشت
دست از خاکم بردار
رهبر شطرنج سرباز
من آواره ام ارباب
دست از قدرت بردار
مشتم محکم هر بار
اما مهلت نداد ارباب برجا
دست از خاکم بردار هرجا
از مستی تهه هر راه من سربازم ارباب
دست از این جنگ بردار
من آواره ام ارباب
دست از این جنگ بردار
حقم این نیست ارباب
چون عادت کردم جبار
من مظلومم جلاد
چون عادت کردم ارباب
من در بَندم سرباز
آزادم کن ارباب
چون آزادم از هر دام
فاک یو فاک یو ارباب
فاک یو فاک یو ارباب
میکشم خاطرمو رو خرابه های محروم
اونجا که جنگ مثل صب میاد از عمق کم نور
صدای بمب و جیغ و رنگ و خون و حس وحشت
یا مث کارگر که له شه زیر پای حضرت
یا اون که فرق داره جنس و حس و خوی و حرفش
باید نقاب باشه رو صورت درد مندش
باید که معتقد به اعتقاد اون باشه
باید که همیشه از معجزه ممنون باشه
پاشو دیگه بسه
اونچیزی که باید بخوای فهمه
سوالی که کرده مغزتو درگیر
برو جواباتو جمع کن و تفریق
مدرسه بد نیست
نزار کسی بگه چی باشی و نباشی
رنگت بزنن عین بوم نقاشی
ببین آینه رو ببین برا کی تو تلاشی
تو زندان چه کسی رو میخوای بیرون نباشی
آگاهی و نورو نکن فدا برا غذا
ارباب میخواد آزادیتو برا بقا
نذار احساس کنی لیاقتت همین دم هواست
بیا عدالت رو بکار رو تن لش ارباب
نخواب دنیا جای خوبی میشه حتی ارباب نخواد
چشا بمونه بیدار که نشد بله ارباب
دیگه زمین نیست صفحه شطرنج یه سرباز
فاک یو فاک یو ارباب
فاک یو فاک یو ارباب
فاک یو فاک یو ارباب
فاک یو فاک یو ارباب
لطفا نظر خود را بنویسید