اماده پرشم میپرم ازش یا باید پرت بشم باید کنده بشم
میگی راستت رو برو من یک عمره به چپه گردشم
اگه شاه میشدم نمی افتاد از هیچ دشمنی حتی یک خطش هم روم
واسه همین خودمو یک طرف میدیدم رو به روم کودتای ارتشم بود
درخت میشدم حاجی دست تبرم از جنسه خودم میزد به تنم
نمیداره کسی نگرم من گیر به هیچ چی نیستم بپرم
این جا که جهنم و خبری هم اون ور نیست از بهشتمون
هیچ فرقی بین هیچکدوم نیست شیطانم یه فرشته بود
تو هم میگی خسته تر خراب تر یعنی خوب میده دست بد نداد نه
هر کی بیاد سمته من حواس جمع گم شدم مث سر خط نوار چسب
گفتم دلم تنگ شد براش چسب سوالم رو داد منطقش جواب پر
چرا افتادم از چشمش الان من سر خوردیمو لغزشش خراب کرد
هین من سسکم چند خط ورسم فداش تش بین سکو یک خط خراشه
ما که بطری و سر کشیدیم یک پیکم نباشه یک جوری میدم تمرین خودمو
که حتی به هدف اگه چشمم نباشه فکرم کنه سیبل و سوراخ
میکشم بالا خودم نه فیت با گولاخ
اون همیشه تویه کله م دیگه ردم در اومد رسما
دنباله فردا بودم هرشب چرا گیر کرده سوزنم پس
اون همیشه تو کلت وقتی ادما هر روز عوض شن
دنبال ابرا توی هر شب نمیگیرم دیگه مدشم نه
لطفا نظر خود را بنویسید