هیاهو کوه پس بگو سهم ما کو
این همه چشم دادیم تیر خورد تو قلب آهو
کسی مدعی نبود حرفا گفتنی نبود
تو این زندون دلها نوشته خوندنی نبود
بسه دیگه تقلا این همه زجر تمنا
کینه رو نکن تلمبار خورشید بیرون از ابراست
سربازیم سرافراز معترض سرافراز
ساده دلان توی میدون عاشق تازه دلان
کبوترا نامه رسان فرشته ها ضامنمان
به آسمون فلک کردم اوضاع شده قمر عقرب
درد معنی نمیده میگم فقط مقصد
میکشم گلن گدن وقتی تو این درن دشتم
دارم عقل و جنم بلد همش دور از چرند پرند
تو معنویات غرقم کردن تو این جنگل حبسم کردن
چراغ خاموش ولم کردن رد پامو پیدا کردم
و خودمو رو آب نگاه کردم بالامو بسته بودن
وقتی شکسته بودم تیکه هام دور از لحظه بودن
منتظر نشسته بودم افسوس نسلمون تلخ
مجبور قلبمون سرد محفوظ نقشمون ترس
بیدار شو ای بشر بده نفس و فیصله
من توی صیقلم مینویسه هی قلم
به خیر و میمنت خط دورمون هی غلط
دنیا مال خوبیاس و فقرم مال بی ریاست
ساده دلان ساده دلان عاشق تازه دلان
ساده دلان ساده دلان عاشق تازه دلان
در این جنگ و هیاهو حاکم شهر ما کو
همه پی منفعت پس بگو سهم ما کو
این همه چشم دادیم تیر خورد تو قلب آهو
کسی مدعی نبود حرفا گفتنی نبود
تو این زندون دلها نوشته خوندنی نبود
بسه دیگه تقلا این همه زجر تمنا
کینه رو نکن تلمبار خورشید بیرون از ابراست
سربازیم سرافراز معترض سرافراز
تغییرات از نسل ماست مشت بالا تو دست راست
در لحظه باش آینده ساز چون فصل دیگه فصل ماست
تا وقتی صلح صداست چرا جنگ و قصه ها
ساکت کرد با سرب صداش نخواستن صلح به جاش
ساده دلان ساده دلان عاشق تازه دلان
ساده دلان ساده دلان عاشق تازه دلان
لطفا نظر خود را بنویسید